ناتوردشت

home | archive | email | pictures | XML| Designer | blogger

Sunday, September 28, 2003

سلام . از کجاااااا بگم؟؟ آها من الان تو سايت دانشکده م و تازه ازيه کار شاق فارغ شدم . باید بگم که به دنبال اقدامات شجاعانه ای (!) که سال گذشته روی برد انجمن انجام دادم آقایان امسال complete اختیار برد فرهنگی را دادند دست من .(يووووووووووهووووووووو) کلی کارا می تونم بکنم واسه همين ذهنم مشغوله (هه هه ). از دیشب تا حالا یه چيزی شبيه خوشامدگويي نوشتم که الان رفتم با یه کاريکا تور که از یه جايی کش رفتم چسبوندم . البته قبلش هر چی بود کندما . دیده بودين که من تو اون وبلاگ قديميه که امکان رنگ اميزی داشت هر روز يه رنگ مينوشتم و الان اينجا نمی تونم ازاين کارا بکنم خب عيب نداره که . عقده های رنگيم را رو اين برد خالی می کنم . متن نوشته م امروز روی يه کاغذ زرد ليمويي و کاريکاتور رو رويه کاغذ آبی _ سورمه ی نصب کردم (هه هه) . الان هم که اينجا قايمم و کسی دسش بهم نمی رسه . خلاصه اين همه نوشتم که بگم از کسايي که اینجا رو مي خونند عاجزانه تقاضاي ایده دارم .خب!!
بعد اینکه میترسم برات شعر بنویسم . می ترسم برات یه چیز بنویسم . میترسم بازم تو نباشی . می ترسممممممممممممممممممممم . فقط اینکه....
گفتم که یه چیز داره میاد جلو . گفتم که شاید از اون نظر نمیاد و از این نظر میاد . گفتم که حالمو خوب میکنه . اینارو گفتم که بگم هنوز میاد و من سرسختانه سعی میکنم به دو دقیقه بعدش فکر نکنم و فکر تشریح رو از سرم بیرون کنم . بايد بگم که حالمو خوب ميکنه وقتی میبینم وقتی که نیستم اون هست و یه چیزی میذاره از خودش که وقتی ميام ببينم
فقط یه چیز :
(( دیگر از این همه سلام ضبط شده بر آداب
لاجرم خسته ام
بيا برويم !))


NATORDASHT


E-Mail
 

آرشيو




اينها را می خوانم


چيز

فرياد

ريحان

فاطمه

يلدا

راهی

ماهى سياه كوچولو

غلاف تمام فلزى

کسوف

ناتور

آق بهمن

چون نقطه ی شک

ای اتفاق دوباره

خانه دانشجويي

هچون كوچه اى بى انتها

خورشيد خانوم

زن نوشت

عاقلانه

استامينوفن

Lost Lord

deltangestan

iranpaparzzi


Danshjoo List

BLOGNAMA
 

 

 Template Copyright © 2004 Lost Lord All rights reserved