ناتوردشت | home | archive | email | pictures | XML| Designer | blogger | |
Thursday, November 20, 2003
اول قرار بود يه سفرنامه ي انزلي بنويسم ولي .... فقط نتايج اخلاقي شو مينويسم :
۱ـ يه پليور يعني يه پليور نه دو تا . تلاش نکنيد دو نفري جا نمي شيد توش . ما امتحان کرديم . ۲ـ دو نوع گوش ماهي داريم پخته و نپخته . که اين دومي رو خوب تفت ندادند . ۳ـ ما که بچه بوديم ميکشتيم خودمو نو يه گوش ماهي زوج مرتب پيدا ميکرديم ولي امروزه روز آمارشون رفته بالا . ۴ـ فکر نکنيد که ميريد دريا اشکتون در مياد و از اين لوس بازيها . اينقدر با اون نگاه آبي ش با اون آسمون ۱۰ رنگش زل زد بهم که هر چي اخم کردم بيشتر نيشش باز ميشد . لعنتي تمام نداشتن هايم را گم کرد تو داشتن هاي خودش . ۵ ـ مي تونيد تو وبلاگ خدا کامنت بذاريد . ديروز که ما گذاشتيم که ارور نمى داد ، امروز رو نمي دونم . ۶ ـ تنها يي پاشيد بريد يه جايي که يه عالم اتوبان داشته باشه اگه يه بلايي سرتون بياد تنها سوال قابل تاملي که ذهنشان را مشغول ميکند اين است که اونجا چي کار مي کردند اينا ؟؟ ۶ ـ راننده هاي خط انزلي خيلي دلزنده هستا. کلي آهنگ دامبولي ميذارند و با يه پيکان ۲۰ سال پيش اتوبان را فتح ميکنند . سوار ماشين که شديم و شروع کرديم به کيک خوردن ( کيک بود ؟؟؟) و آب معدني . حس کردم که چه خوش گذشت ؛ که من اين بشر رو دوست ميدارم ؛ که ميشه زود به زود رفت دريا ؛ که .... |
آرشيو | |
Template Copyright © 2004 Lost Lord All rights reserved |