ناتوردشت | home | archive | email | pictures | XML| Designer | blogger | |
Saturday, December 27, 2003
ترانه اي که نخواهم سرود
من هرگز خفته ست روي لبانم ترانه اي که نخواهم سرود من هرگز بالاي پيچک کرم شبتابي بود و ماه نيش ميزد با نور خود بر آب چنين شد پس که من ديدم به رويا ترانه اي را که نخواهم سرود من هرگز ترانه اي پر از لب ها و راه هاي دور دست ترانه ي ساعات گمشده در سايه هاي تار ترانه ي ستاره هاي زنده بر روز جاودان لورکا |
آرشيو | |
Template Copyright © 2004 Lost Lord All rights reserved |