ناتوردشت | home | archive | email | pictures | XML| Designer | blogger | |
Tuesday, April 19, 2005
واگویه 4:
* آنجا او و خودش ، هر دویشان هم سلاخند و هم قناری گریستنی هم درکار نیست . شاملو فکر اینجایش را نکرده بود. * نمی دانم ، نمی فهمم ، یا خودم را زده ام به نفهمی . خوابم ، یا خودم را به خواب زده ام . * دختران استعداد غریبی برای گونه های مختلف فرشته شدن دارند دختران دهه 60 استعداد غریب تری برای فرشته عذاب شدن ؛ * « از خانه که می آیی یک دستمال سفید ، پاکتی سیگار ، گزیده شعر فروغ و تحملی طولانی بیاور احتمال گریستن ما بسیار است ! » |
آرشيو | |
Template Copyright © 2004 Lost Lord All rights reserved |