ناتوردشت

home | archive | email | pictures | XML| Designer | blogger

Friday, June 17, 2005

تعداد پست هایی که باید می نوشتم و ننوشتم رو یاد ندارم . روزهای خوبی را نمی گذرانم . یه جورایی تسلیم وار و سرسختانه می روم جلو .سعی می کنم قسمت های نیمه کاره روزها را جمع کنم برای روزهای مبادا . سعی می کنم صبور ، سنگین ، یکه ، بدون تنه زدن به این و آن روی جدول راه بروم
تا تمرکزم بر گردد ،
تا آرامشم بر گردد ،
تا رویایم بر گردد ،
تا دخترک بر گردد .

* علاوه بر آنچه حس می کنم و می خواهم ، تبعا به مثابه ی کاری که برای خودم گرفته ام و تقریبا همه روزهایم را تحت الشعاع قرار داده و دیدارهای که از دور و نزدیک با این وری ها و آن وری ها و هیچ وری ها داشتم باید می آمدم و می گفتم رای بدهید . به راه آمده و ادامه اش رای بدهید .
رای ما به معین و اصلاحات تنها راه نسبتا امن برای ماندن و نفس کشیدن و پایین کشیدن قدرت بالا و فراهم کردن حوزه هایی امن برای نسل بعدی ست که بعد ها مثل ما سال هاو سال ها برای ابتدایی ترین حقوقش در خانه و جامعه به دور فرسایشی دویدن و مبارزه یی یک سویه دچار نشود .

* به عنوان آخرین تلاش هم آقای چیز تلفن زده و بعد از سلام و احوال پرسی یه نیمچه بیانیه یی را با چنان حرارتی می خواند که بیا و ببین :
تمام سهم من از دموکراسی همین یک رای است . سلاح ما امشب دفترچه های تلفن ماست . هر نام دفترچه ی تلفن باید فردا یک رای برای معین باشد.

*50 سال موسیقی ایران را گوش می دهم و ...
شاید دیر ، شاید دور ...

* برنامه یی که عصر دیروز توی باغ محتشم کنار کلاه فرنگی از طرف ستاد معین برگزار شد . ( عکس ها از آقای چیز ! )

*همراه شو عزیز
تنها نمان به درد
کاین درد مشترک هرگز جدا جدا درمان نمی شود
.



Send to all

* نقطه ، سر ...


NATORDASHT


E-Mail
 

آرشيو




اينها را می خوانم


چيز

فرياد

ريحان

فاطمه

يلدا

راهی

ماهى سياه كوچولو

غلاف تمام فلزى

کسوف

ناتور

آق بهمن

چون نقطه ی شک

ای اتفاق دوباره

خانه دانشجويي

هچون كوچه اى بى انتها

خورشيد خانوم

زن نوشت

عاقلانه

استامينوفن

Lost Lord

deltangestan

iranpaparzzi


Danshjoo List

BLOGNAMA
 

 

 Template Copyright © 2004 Lost Lord All rights reserved