ناتوردشت

home | archive | email | pictures | XML| Designer | blogger

Friday, August 19, 2005


من گرفتار سنگینی سکوت هستم و یا سکوت ها حرف های نگفته شان را از دست داده اند ؟!

هر چه هست تغییر و تحولات چنان پیچ در پیچ شده که بعد ازهر تحول و تصمیم بر می گردم تا گره هایی را که از سر عجله محکم به هم زده ام را باز کنم اما نه با دندان که با دست و یار !

سعی می کنم این تکه از وجودم را حفظ کنم . ناتوردشت را می گویم .
یه زمانی بود می توانستم بنویسم : « یکهو بیدار شدم دیدم دارم کاری رو می کنم یا اتفاقی افتاده که فکرشم نمی کردم »
ولی الان نه ! اینطور نیست . یکهو بیدار شدن که همان است ، منتها « فکرشم نمی کردم »
در کار نیست ؛ می دانستم . تا ته ش را دیده ام و قسمت تراژیک داستان هم این است.

طبق تئوری ها و تجربه های تاریخی جلو آمده ام و شواهد همه بر آن حاکی ست که به نقطه یی می رسم محتوم .
دست و پا زدن در دریایی که خوب می شناسی اش ، جای جایش را بوییده ای ، حتی مدتی ست مهربان شده و تو هم به یمن همان تهدید ها و دلهره های دیروز خانه ی پدری که امروز زنجیر شده اند شنا کردن را بلدی ، حداقل تا جایی بلدی که بخواهی و میلت بکشد زنده بمانی . اما درام ماجرا از آنجایی ست که اصلا بحث دریا و شنا و غریق و این حرفا نیست ...
اصلا کلمات معنی شان را گم کرده اند ...
فکر می کنم
فکر می کنم
خیره می شوم به روبرو
به دریا
به هر جا
فلسفه می بافم ، نازمی کشم ، قربان صدقه اش می روم ، آرام است ، به ظاهر و باطن ، به مولا آرام است ؛
اینها همه فیلمش است !
هووووم ... فیلم برای کسانی که فیلم را دوست دارند ، اصولا بیرون آمدن از سالن تاریک و رویایی سینما یه جور جرات جوانانه یی کله شقی می خواهد که انسانها پایشان را از مرز 26 _27 گذاشتند آن ور ، تحلیل می رود ؛ جراته رو می گویم ها !
آن وقت ترجیح می دهی بمانی و قلاب دوزی کنی ، یا اینکه روشنفکرانه قارچ پرورش دهی و فعالیت اقتصادی و از این حرفا !

خب اگه یه شاعر بد اخلاق نابغه بودم ، یا یه نویسنده خوش ذوق ، یا شایدم یه نقاش یله به احتمال زیاد این روزا وقتش بود که شاهکارم رو خلق کنم یا حداقل اتود اولیه ش رو بزنم ، از آن اتود های اولیه که برا داوینچی تبدیل شد به لبخند ژکوند ،
از آن بیم و امید های اساسی ،
از اوج و فرودهای بغض آلود نفس گیر ،
یک برون ریزی معرکه !


NATORDASHT


E-Mail
 

آرشيو




اينها را می خوانم


چيز

فرياد

ريحان

فاطمه

يلدا

راهی

ماهى سياه كوچولو

غلاف تمام فلزى

کسوف

ناتور

آق بهمن

چون نقطه ی شک

ای اتفاق دوباره

خانه دانشجويي

هچون كوچه اى بى انتها

خورشيد خانوم

زن نوشت

عاقلانه

استامينوفن

Lost Lord

deltangestan

iranpaparzzi


Danshjoo List

BLOGNAMA
 

 

 Template Copyright © 2004 Lost Lord All rights reserved