ناتوردشت | home | archive | email | pictures | XML| Designer | blogger | |
Sunday, October 30, 2005
*نیستم .
تقلایی می کنم که بیا و ببین . از یه طرف این پایان نامه که دلم نمی آید بهش بگویم لعنتی . خاطر استاد راهنمایم را می خواهم و خاطر پروژه ام را هم . نمی خواهم ماستمالی ش کنم . هر چه باشد آخرین بودن نظری م در این رشته است .از طرف دیگه امسال می خوام کنکور بدم . یک شنبه ها 2 تا 6 می روم می نشینم سر کلاس روش تحقیق . زیر نگاههای دلت خوشه ها ی بچه های علوم اجتماعی 82 ! 4 ساعت تمام گوش و چشم می شوم و به یاد تمام سال هایی که نشد و نتوانستم بخوانم و ببی نم .گوش می دهم . صدام هم در نمی یاد . * انجمن که نمی روم و سیاه مشق را که واگذار کرده ایم . یک ویژه نامه ی یک صفحه ای در آوردند . برش که داشتم ، می خواستم برم یه گوشه بشینم و یه فصل زار بزنم . پارسال همین موقع سرشار از شور بودم و چه ایده ها که برای سیاه مشق نداشتم نازک آرای تن ساق گلی که به جانش کشتم و به جان دادمش آب ای دریغا به برم می شکند . ** بگذار این یکی بعد هم بیاید و برود و باز ببینی که هیچ واقعیتی وجود ندارد . همه اش تلقی و برداشت ما از چیزی ست که می بی نم . |
آرشيو | |
Template Copyright © 2004 Lost Lord All rights reserved |