ناتوردشت

home | archive | email | pictures | XML| Designer | blogger

Wednesday, July 05, 2006

خب فقط پایم به امور مشمولین و نظام وظیفه باز نشده بود که اونم شد . جالب بود . مناطقی که به ندرت زن یا دختری پایش به آنجا باز می شود . اونم به عنوان دخترخاله . ولی من مدت هاست یاد گرفته ام زیر نگاههای نا آشنا جاهایی بروم که چندان معمول نیست بودن یک زن در آنها .
در این مواقع به طور ناخودآگاه نشانه های زنانگی که ممکن است نگاهی ر ابه سویت برگرداند را کم کرده ام . نتیجه هم در عین دردناکی دلایلش تقریبا رضایتبخش بوده است . این نوعی تاکتیک است . در چنین مواقعی سعی کرده اند با نشانه های مردانه مرعوبت کنند . سعی کرده اند گاه با سوالات جدی و گاه با شوخی های زننده گاردی را که گرفته یی بشکنند . این هم نوعی تاکتیک است .
در این بین میزان پایداری و جدی بودن اغلب ثمربخش است . میزان آگاهی از آن هم ثمربخش تر . حس می کنم زنان ما این را فراموش کرده اند . بدون قضاوتی یک طرفه می توان گفت نشانه ها و تاکتیک های زنانه به اندازه نوع مردانه اش قدرتمند و موثرند . اگر جرات پا گذاشتن به مناطق ممنوعه را با آگاهی داشته باشی . اگر توانایی لبخند زدن به شوخی های مردانه شان را داشته باشی بدون این که گر بگیری . اگر بتوانی آرام و بی صدا خودت را اثبات کنی . چاره یی نیست .

پی نوشت : هنوز نتوانسته ام قلم مورد علاقه ام را که راضی ام کند پیدا کنم . این همه آن چیزی نیست که می خواهم بگویم و بنویسم . با این فرم احساس نزدیکی نمی کنم . نیاز به تمرین دارد .


NATORDASHT


E-Mail
 

آرشيو




اينها را می خوانم


چيز

فرياد

ريحان

فاطمه

يلدا

راهی

ماهى سياه كوچولو

غلاف تمام فلزى

کسوف

ناتور

آق بهمن

چون نقطه ی شک

ای اتفاق دوباره

خانه دانشجويي

هچون كوچه اى بى انتها

خورشيد خانوم

زن نوشت

عاقلانه

استامينوفن

Lost Lord

deltangestan

iranpaparzzi


Danshjoo List

BLOGNAMA
 

 

 Template Copyright © 2004 Lost Lord All rights reserved