ناتوردشت

home | archive | email | pictures | XML| Designer | blogger

Sunday, November 26, 2006

دو هفته ی نه چندان خوب ، پر از چالش بود با استاد . من می گفتم و اون می گفت. می گفت : "یک کم از این رک بودنت رو کم کن ، لازم نکرده این قدر روراست باشی . مردم انتظار ندارند توی رویشان بایستی و بگویی که لطفا تعریف تمجید الکی نکنيد .تو طرف را نابود می کنی یهو ! "می فهمیدم چه می گوید . ولی من اینطور بودم .ترجیح می دهم وقتی دروغ اطرافیان و فیلم بازی کردن هایشان و نتیجه ی این رفتار که دوستی هایی پر از تظاهر و روابطی بی اعتماد است ، این طور آزارم می دهد ، آگاهانه و بی رحمانه صادق باشم . به هر حال بگذریم . نوشتم شاید اگر روزی اینجا را خواند بداند که اینها را فقط برای اینکه جوابی بهش بدهم نگفته ام ...
این شد که این آخر هفته نیاز داشتم از فضای درس و امتحان و کلاس فرار کنم . هر سه تایمان ( البته مریم نه خیلی ، چون تازه از دیار یار برگشته بود ! ) این طور بودیم . این شد که صبح جمعه وقتی هوا حسابی سرد و ابری بود با همان راننده ی مهربانی که پارسال رفته بودیم علم بندان ، رفتیم ماسوله ، کوه نوردی ! صبح بابا گفت اینجا هوا اینجوریه لابد ماسوله سیل می باره ، یه جا دیگه برید لااقل . ظهر توی کوه زیر نور خورشید راه می رفتیم که زنگ زد اینجا سیل می باره ، چه می کنید آنجا !
طراحی صحنه ، نور ، صدا ، تصویر ، رنگ همگی عالی بود . گویا شهر را خالی و خلوت کرده بودند برای ما ! بی دغدغه ، بی یال و غوز و کوهیار و ترجیع بند معروفش " خانم ندو ، ندو خانم ! " و عقب دار و ترجیع بند معروفترش " خانم بدو، عقب موندی خانم ! " از کوه به قصد قربت دشت للندیز رفتیم بالا . که البته به علت نزدیک شدن مه و همراه نداشتن وسیله ی دفاعی کافی ( ! ) تا اون بالا نرفتیم .
ولی کوه بود و ما ۳ تا . تا حالا این طوری نرفته بودیم ماسوله . ما ۳ تا بودیم و برگهای رنگی و هر و کرمان که کوه را برداشته بود ... رسیدم به نقطه ی سفید . همان جایی که معلم ورزشمان هر جلسه می گوید در سکوت ۵ دقیقه یی وقتی پیشانی را روی زانو می گذارید باید به آن برسید و ما نمی رسیم هیچ وقت .
تا نیمه های کوه بالا رفتیم و دراز کشیدیم . من روی پای سنگ ، امیلا روی پای من و مریم روی پای امیلا ... سمت راست کوه پر برف ، سمت چپ بوی خوش سبزی معطر . بالای سر هم خورشید بود و خورشید و خورشید ...
ممنون برای همه چیز . می بوسمت .

پ.ن: سعی می کنم عکس هایش را بگذارم .


NATORDASHT


E-Mail
 

آرشيو




اينها را می خوانم


چيز

فرياد

ريحان

فاطمه

يلدا

راهی

ماهى سياه كوچولو

غلاف تمام فلزى

کسوف

ناتور

آق بهمن

چون نقطه ی شک

ای اتفاق دوباره

خانه دانشجويي

هچون كوچه اى بى انتها

خورشيد خانوم

زن نوشت

عاقلانه

استامينوفن

Lost Lord

deltangestan

iranpaparzzi


Danshjoo List

BLOGNAMA
 

 

 Template Copyright © 2004 Lost Lord All rights reserved